با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد
خاطراتی قدیمی از تنها گزینه منحصر به فرد رهبری جهان اسلام
با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد
آیتالله احمد علمالهدی امام جمعه مشهد تاکید کرد: امروز که خبرگان رهبری پس از تحقیق و بررسی اعلام میکنند رهبری امروز گزینهای منحصر به فرد برای رهبری نظام اسلامی است، شعار نیست و در هیچ کجای دنیا چنین مجتهد عالیقدر مدیری وجود ندارد
جدیت و تلاش در جوانی
در دوران جوانی (هجده سالگی) زمانی که خدمت پدر بزرگوار مقام معظم رهبری حضرت آیتالله سید جواد خامنهای میرسیدم، از من موقعیت درسیام را سؤال میکرد و سپس مکررا تاکید میکرد: که آقا سید حسین، خوب درست را بخوان و مثال میزد و میفرمود: ببین! آقا سید علی به زودی به مقام اجتهاد میرسد. از چیزهایی که به یاد دارم این است که مرحوم آقا سید هاشم میردامادی ـ پدربزرگ مادری مقام معظم رهبری و مرحوم پدر مقام معظم رهبری عنایتخاصی به آقا داشتند و بارها شنیدم که میفرمودند: علی آقا آینده خوبی دارد چرا که خیلی کنجکاو و پیگیر درس است، به استاد زیاد اشکال میکند و به مباحثه کردن علاقه دارد. تکیه کلام پدر مقام معظم رهبری این بود که (به زبان ترکی) میفرمود: علی پسرم! علی پسرم!
سید حسین میردامادی، دایی مقام معظم رهبری
*تدبیر فرمانده کل قوا
در بحران جنگ خلیج فارس، مقام معظم رهبری ابلاغ فرمودند: واحدهای نظامی در منطقه جنوب و غرب گسترش پیدا کنند.
ما جزء واحدهایی بودیم که در منطقه جنوب، حوالی پادگان حمید، اردو زده بودیم. این حرکت در پی همان فرمان بود، فرمانی که در آن آورده بودند: «به هیچ وجه، نباید پذیرفت که کسی حتی به اندازه یک وجب به خاک ما تجاوز کند.»
این دستور قاطع فرماندهی کل قوا، همه ما را مصمم کرده بود که کوچکترین رخنه و نفوذ را نپذیریم. ما هرچه در توان داشتیم، به میدان آوردیم و آماده مقابله احتمالی با دشمن شدیم.آمریکاییها تصمیم داشتند با تصویب مصوبهای در کنگره خود، از خاک جمهوری اسلامی ایران برای حمله به عراق استفاده کنند. تدبیر فرمانده معظم کل قوا و در پی آن، حضور گسترده نیروها در مناطق غرب و جنوب، آمریکاییها را از تصمیمشان بازداشت.
سردار سرتیپ پاسدار علی فضلی
* تکریم قاریان نوجوان
در جلسهای که اکثر قاریان مشهور قرآن حضور داشتند، حضرت آیت الله خامنهای دستور دادند نوجوانان قرآن بخوانند و صدایشان را نیز ضبط کنند. بچهها یکی پس از دیگری قرآن خواندند. آقای منصوری نیز در آن جلسه سوره حمد را با صدای عبدالباسط و با یک نفس قرائت کرد. آقا ایشان را خیلی تشویق کردند و به رسم یادبود یک سکه بهار آزادی به آقای منصوری هدیه دادند.
سپس آقا فرمودند: بزرگترها نیز قرآن بخوانند. یکی از دوستان بلند شد و ضبط را مقابل قاری گذاشت، چون نوار تمام شده بود ایشان نوار را برگرداند تا قرائت آنان را روی قرائت قاریان نوجوان ضبط کند، آقا سریع تذکر دادند و ایشان را از این کار بازداشتند. آن شخص عرض کرد: آقا این نوجوانان که قاری نیستند، اگر قرار است قرائت فردی ضبط شود باید از استادان این رشته باشد. آقا فرمودند: آن نوار را نزد من بیاورید. سپس نوار را گرفتند و فرمودند: ما سالیان سال صدای بزرگترها را شنیدهایم، اما این نوجوانان را کمتر میبینیم، نوار اینها را داشته باشیم بهتر است.
به این ترتیب آقا نگذاشتند صوت نوجوانان، پاک شود. از دیدن این صحنه نوجوانان خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند.
سید مجتبی سادات فاطمی
* با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد
یکی از مسئولان نظامی دستور تصرف مکانی را صادر کرده بود. گرچه حق با او بود، اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال کرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند: با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد.
حجت الاسلام نیازی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور
* حساسیت دقیق نسبتبه بیتالمال
در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنهای یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت ـ مهندس میرحسین موسوی ـ ارسال مینمایند و میفرمایند: حداکثر پولی که ممکن است از بیت المال در هزینههای شخصی بنده جابجا شده باشد، کمتر از این است، ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من مدیون بیت المال نباشم.
مهندس حمید میرزاده
* مصلحتاندیشی عزیزانه و حکیمانه
آخرین سفر خارجی مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری، سفر به کشور چین بود. قبل از نشستن هواپیما در فرودگاه پکن، خبر دادند که رهبر چین به شدت مریض است و امکان ملاقات او با حضرت آیتالله خامنهای وجود ندارد. آیتالله خامنهای نیز تصمیم گرفتند متقابلاً یکی دو ملاقات تنظیم شده را لغو کنند، چون ملاقات با رهبر چین بسیار مهم بود و میبایست انجام پذیرد.
نزدیک ساعت 6عصر، وقت ملاقات با نخست وزیر چین بود و آقا فرمودند: من به این ملاقات نمیروم! برای من به عنوان یک سفیر، این خبر بسیار تلخ بود. نگران بودم که چه اتفاقی رخ خواهد داد. ما موضوع را به اطلاع چینیها رساندیم. ساعت مقرر فرا رسید. همه افراد آماده مذاکره بودند. خبرنگارها ایستاده بودند، اما از ورود هیأت ایرانی خبری نشد! خبرنگارها مخابره کردند که در رابطه ایران و چین مشکل جدی ایجاد شده است. مدتی گذشت، ساعت6/5 عصر، نخست وزیر چین از محل کنگره خلق به محل اقامت رئیس جمهور ایران آمد و از همان دور، با صدای بلند گفت: کوچکتر به دیدار بزرگتر آمده است! بعد وارد اتاق شد. حدود یک ربع با آقا صحبت کرد و گفت: ما نهایت احترام به مهمان را، به خصوص شخصیتی مثل جناب عالی، وظیفه خود میدانیم. مشکل بیماری رهبر چین جدی است و پزشکان ایشان را ممنوعالملاقات کردهاند. با این حال، ما موضوع ملاقات را بررسی میکنیم تا حل شود.
با توجه به وعده نخست وزیر چین، آیت الله خامنهای پذیرفتند که در جلسه شرکت کنند و با یک ساعت تأخیر در کنگره حاضر شدند و مذاکره انجام شد. روز بعد به آقا گفته شد: با توجه به نامساعد بودن حال رهبر چین، فقط ده دقیقه ملاقات صورت بگیرد که ملاقات در بیست دقیقه انجام شد.
علاءالدین بروجردی، نماینده مجلس
* خاطره رهبر معظم انقلاب از پدر بزرگوارشان
... از جمله خصوصیاتی که هم مرحوم والد و هم مرحوم مادر ما داشتند و واقعاً از چیزهای عجیب بود و هر وقت فکر میکنم، در کمتر کسی نظیر این را میبینم، بیرغبتی آنها به افزایش زخارف دنیایی بود. همه ما واقعاً باید این خصوصیت را تمرین کنیم.
مرحوم شهید قاضی طباطبایی، امام جمعه تبریز، سال 51 اینجا آمده بود؛ رو کرد به ما و گفت من چهل سال قبل با پدرم از تبریز به مشهد آمدم و برای دیدن آقا سری به ایشان زدیم. آقا در چهل سال پیش همان جایی نشسته بود که الان نشسته، و من همان جایی نشستهام که پدرم نشسته بود و این اتاق و این خانه کمترین تغییری نکرده است.
یک نسل عوض شده بود، اما ایشان مثل همان چهل سال پیش بود. وقتی اخوی - حسن آقا - میخواست داماد شود، چون جایی نداشتیم، آن اتاق را خراب کردند و از آن، دو اتاق کوچکتر ساختند. زیرزمین پایین یک در داشت. در آنجا حمامی درست کردند و خانه شد حمامدار. البته آن موقع، دیگر ماها نبودیم. آن وقت جای میهمانها در اتاق بزرگ بود.
* تسلط بر تاریخ ائمه علیهم السلام
تسلطی که مقام معظم رهبری به تاریخ ائمه دارند، بسیار دلنشین است. بنده سراغ ندارم کسی، این اندازه در زمینه تاریخ ائمه علیهم السلام مخصوصا ائمهای مثل امام جواد، امام هادی، امام حسن عسکری علیهم السلام و به طور کلی ائمه بعد از امام رضا علیه السلام که متاسفانه کمتر به تاریخشان پرداخته شده است، کار کرده باشد.
ایشان علیرغم اشتغالات فراوان به این مهم اهتمام دارند و باید اذعان داشت که در تجزیه و تحلیل تاریخ زندگانی این بزرگواران پیشتازند. در سخنرانیهایی که ایشان به مناسبتهایی دارند، تبحر و معرفت معظمله در مورد زندگی امیرالمؤمنین و سیره آن حضرت و تحلیلهای تاریخی در مورد ائمه صدر و همچنین ائمه نزدیک به امام عصر علیهالسلام به خوبی روشن و مشخص میشود.
حجهالاسلام والمسلمین دکتر احمدی
* غبار فراموشی
آن زمانی که بنده در ایرانشهر تبعید بودم، به مناسبتهای مختلف، با مسؤولان ارتباط پیدا میکردیم. آن وقت به بنده گفتند که یک معاونِ استاندار تا حالا به ایرانشهر نیامده است! در سال 57 در ایرانشهر سیل آمد و هشتاد درصد شهر قطعاً خراب شد؛ یعنی من یک به یک تمام مناطق شهر را با پای خودم رفتم و دیدم. پنجاه روز ما امداد و پشتیبانی میکردیم. یک نفر از مرکز که هیچ، از زاهدان هم یک نفر آدم برجسته متشخص به ایرانشهر نیامد که بگوید چه خبر است اینجا! به صورت ظاهری هدایایی به وسیله «شیر و خورشید» فرستادند که اولاً اگر به دست مردم میرسید، یکدهم نیازهایی که مردم داشتند و یکدهم آنچه ما تبعیدیها برای مردم فراهم کرده بودیم، نمیشد؛ ثانیاً همان را هم نمیدادند و از آن هدایای ناچیز، مبالغی هم برای خودشان لازم داشتند تا بخورند.
یعنی اصلاً ایرانشهر که مرکز جغرافیایی و به یک معنا مرکز فرهنگی بلوچستان بوده، همیشه در طول زمان، بکلی مغفولٌعنه بود؛ زاهدان هم همینطور. برای شترسواری و استفاده از شرابِ چند ده ساله به بیرجند میرفتند و برای اینکه در آنجا عیاشی کنند، بیرجند فرودگاه داشت؛ اما چون در اینجا وسیلهی عیاشی فراهم نبود، به بلوچستان نمیآمدند. یعنی هر نقطهای در کشور - چه بلوچستان، چه هر نقطهی دیگر - که محرومیت داشت، مغفولٌعنه بود. مازندران خوب بود، برای اینکه بروند آنجا استفاده کنند. رژیم گذشته اینطوری بود.
یک چیز جالبی به شما بگویم: در مازندران، پنج فرودگاه هست که از زمان رژیم گذشته مانده است! پنج فرودگاه در یک استان که همهاش هم برای رژیم گذشته و آن شخص طاغوت یا نزدیکان او بوده است. فرودگاه رامسر برای استفاده از هتل رامسر که میدانید برای چه کسانی بوده است؛ فرودگاه نوشهر برای گردشگاه هر سالهی طاغوت که برود آنجا و دو ماه استراحت کند؛ فرودگاهی برای یک اردوگاه نظامی که نظامیان وابسته به آنها - که از یک نیروی بخصوصی بودند و نمیخواهم اسم بیاورم - آنجا بروند و خوش بگذرانند؛ فرودگاه دشتناز نزدیک ساری - که امروز فرودگاه رسمی مازندران است و مردم از آن استفاده میکنند و در گذشته برای الواط و اوباش اولاد رضاخان بوده است - که هزاران هکتار از زمینهای حاصلخیز را تصرف و یک فرودگاه هم وسطش درست کرده بودند؛ و یک فرودگاه هم در املاک نوکران خودشان در حدود مینودشت. پنج فرودگاه برای دستگاههای وابستهی به حکومت یا نزدیک به آنها؛ اما مردم، اساتید، مستحقان و بیماران علاجناپذیر مازندران مطلقاً نه از فرودگاه، نه از هواپیما و نه از هیچ تسهیلات دیگری برخوردار نبودند. آنها هرسال چند بار به مازندران میرفتند؛ اما به مثل زاهدان در تمام عمر حکومتشان یک بار هم سر نمیزدند؛ این میشود غبار فراموشی.
بیانات در دیدار نخبگان استان سیستان و بلوچستان، 05/12/81
* ترتیل دلنشین
یک روز در حالی که از کنار مسجدالنبی صلیالله علیه و آله میگذشتم، بسیار تحت تاثیر قرائت امام جماعت مسجدالنبی قرار گرفتم. در آن لحظه، جوانی را دیدم که به من گفت: چیزی فکر شما را به خود مشغول کرده است؟ گفتم: آری، ترتیل زیبای امام جماعت. ایشان گفت: یک روز بعد از نماز، پیش امام جماعت مسجد رفتم و همین مطلب را عنوان کردم و از وی درخواست کردم در صورت امکان نوار کاست محتوی ترتیل خودش را به من بدهد.
ایشان از من پرسید: اهل کجایی؟ گفتم: ایران. او گفت: ترتیل امام جمعه تهران (سید علی خامنهای) به مراتب از ترتیل من بهتر است.
حجه الاسلام جلالی
* هدایای ریاست جمهوری در موزه
مقام معظم رهبری ـ در زمان ریاست جمهوری ـ سفرهای خارجی زیادی داشتند. در این سفرها هدایای زیادی به شخص ایشان میدادند. حتی در سفری که به یوگسلاوی داشتند، کلید طلایی کشور را به آقا دادند، ولی مقام معظم رهبری در هیچ یک از این هدایا تصرف نکردند و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، دستور فرمودند هدایا را در موزه نگه دارند و همه آنها را متعلق به کشور بدانند.
حجت الاسلام ابوترابی
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی/ قم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ